قبلا داستان نویس یک مجله بودم و قهرمان ها رو از شخصیت های دور و برم انتخاب می کردم. حالا هم می تونم با گرفتن سفارش داستان خود شما رو بنویسم.
میانگین 1500 کلمه که حداقل 40 الی 50 هزارتومان هزینه اش می شه
بخشی از نمونه داستان:
چشم های شیدایی آدم چیز عجیبی است. گاهی خودش هم خودش را نمی شناسد. دوست دارد شناخته بشود. یک نفر بیاید، رو برویش بنشیند و او را بازخوانی کند. حلاجی کند، بالا و پایین کند و از اول تا آخر بشناسدش... شیرین متنش را خواند و سکوت کرد. رضا حرفی نزد. بچه ها همه ساکت بودند، اما برای او مهم نظر رضا بود. دوست داشت او بگوید و اول هم از او پرسید: نظرت چیه رضا؟ رضا قبل از آنکه چیزی بگوید یکی از همان لبخندهای خاصش را تحویل داد. این طور مواقع دندان های براقش بیرون می زد و چشم های آبی اش می درخشید. کم پیش می آید مردی مو و ابرو مشکی، چشم هایی آبی داشته باشد. اما از این دست تضادها در رضا کم نبود. از آن لب های کوچک و جمع و جور غالبا صدای دلنشین خارج می شد تا حرف های دل گرم کننده. معمولا با کنایه حرف می زد و زیاد ایراد می گرفت: بهتر نبود به جای چیز، موجود می ذاشتی؟ اول تا آخر هم به نظر من اشتباهه، درست ترش میشه از ظاهر تا باطن. یا... حرفش را قطع کرد: خب تو از ظاهر تا باطن ما رو نقد کن اول هم از مرضیه شروع کن. چهار نفر بودند دور یک میز، توی کافی شاپی که پاتوق شان بود. مرضیه کنار شیرین نشسته بود. رضا کنار مرضیه و مهدی هم طبق معمول صندلی اش را از میز فاصله داده بود. رضا شروع کرد همه را نقد کردن. به همه ایراد گرفت و از مرضیه بیشتر از همه. کارش با شیرین زیاد طول نکشید. انگار چیز زیادی از او نمی دانست و همین حرصش را در می آورد.
مشتری بعد از انجام سفارش، به طور مشخص موارد زیر را تحویل خواهد گرفت:
